سردار نقدی: به قدرتهای بزرگ دنیا اسلحه صادر میکنیم/ به نظام میگویند دیکتاتور
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۹۳۲۳۲
آفتابنیوز :
مراسم بزرگداشت سومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس صبح امروز توسط ستاد اصناف بازاریان تهران بزرگ در مسجد امام خمینی تهران برگزار شد.
سردار نقدی در این برنامه گفت: یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران او و شهدای اصناف و بازار را گرامی میداریم. همه دیدیم در شاهچراغ چه گذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نقدی گفت: آمریکایی که دیدند خودشان شکست خوردند گشتند کلی آدم سرخورده پیدا کردند تا جنگ راه بیاندازند، اما با حضور مجاهدانه سردار سلیمانی و یارانش این توطئهها و جنگها خوابید. داعشیها که اسیرشان را در قفس زنده زنده میسوزاندند و از آن لذت میبردند و فیلمش را هم پخش میکردند. آنها کسانی بودند که سر کودکان را بریده و با گوشت بدنشان کباب درست میکردند.
وی تصریح کرد: این مدافعان حرم و شهید سلیمانی بودند که مقابل آنها ایستادند و آنها را شکست دادند. داعشیها حدود ۹۰ درصد خاک سوریه را گرفته بودند و دمشق را در محاصره قرار داده بودند و رعب و وحشت فراوانی را در مقابل دیگران ایجاد کرده بودند. اما فداکاری شهید سلیمانی و مدافعان حرم آنها را از میان برداشت.
معاون هماهنگ کننده سپاه افزود: همان زمان رسانههای دشمن تبلیغ کردند چرا نیروهای نظامی ایرانی با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی که مردم دارند، به سوریه و عراق میروند، تبلیغات منفی در ایران به راه انداختند گفتند چرا اقتصاد مردم باید فدای سیاست شود؟ چرا باید در کشورهای دیگر هزینه کنیم؟ واقعیت آن است کار رسانههای دشمن وارونه کردن واقعیتهاست. دشمنان میگویند او رهبر تروریستها بود. در حالی که او فرمانده ریشهکن کردن تروریستها بود و این دو با یکدیگر خیلی فرق دارد. غربیها این تصویر دروغین و مجازی را میسازند و منتشر میکنند. امروز در هر صحنهای که نگاه کنید غیرواقعی سازی آنها را میبینید.
وی در ادامه گفت: جمهوری اسالامی مهد مردم سالاری است مردم رژیم طاغوت را کنار گذاشتند و انقلاب آمد به رای مردم ارزش گذاشت. قانون اساسی، رئیس جمهور، دولت، شورای شهر و رهبری با رای مردم انتخاب میشوند و انتخابات در کشور ما یک ساعت زودتر یا دیرتر از موعد برگزار نشده است. در حالی که در رژیم سابق جباری به حکومت رسید و بعد فرزندش جانشین او میشد و رای مردم تاثیری نداشت.
نقدی گفت: در سال ۸۸ افرادی آمدند و گفتند باید انتخابات باطل شود که آنها آدمهایی شناخته شده از جنس انقلاب بودند که به آنان رای داده بودند، اما رهبری پشت سر رای مردم ایستاد و فرمود نه رای مردم همان است و اگر اعتراضی است در کمیسیونها بررسی شود و اینگونه رای مردم صیانت شد. در انتخاباتهای بعدی کسی که مرام و مشیاش این نبود که فرمایشات رهبری را اجرا کند با اختلاف کمی رئیسجمهور شد، اما از صندوقها صیانت شد و ما هشت سال او را تحمل کردیم. حالا به این نظام میگویند دیکتاتور. جمهوری اسلامی با تمام شئون مردم خود اداره میشود، اما میگویند دیکتاتور. به نظامی که به این شکل تحمل دارد و برای منتقدان خود فضا فراهم میکند تا حرفهای خود را بزنند میگویند دیکتاتور.
وی گفت: در ماجرای اخیر، خانمی توسط گشت ارشاد بازداشت شد بعد به محل گشت ارشاد رفت، فیلمهای آن وجود دارد افتاد و فوت کرد؛ تمام رؤسای جمهور و نخست وزیران کشورهای متخاصم گفتند در ایران این دختر را کشتند. اولا که این خانم فوت کرد حدود ۵۰ تا خانم دیگر در آن سالن حضور داشتند و دیدند خانم فوت کرد. بعد موقع انتقال به بیمارستان، دهها پزشک و دکتر و پرستار دیدند که ضربهای اصابت نکرده است. بعد پدرش آمد جلوی دوربین و گفت هیچ اثری از برخورد و ضرب و شتم نیست بعدها پزشکی قانونی با آزمایشهای مختلف بررسی کرد و مشخص شد بر اثر ضربه نبوده است.
معاون هماهنگ کننده سپاه افزود: بعدها در گزارشها مشخص شد که ایشان دارای بیماری زمینهای بودند عمل جراحی داشتند و قبلا هم به زمین افتاده است، اما گفتند نظام دروغ میگوید.
نقدی تصریح کرد: این نظام مراقب مخالف خود هم است و وقتی یک نفر فوت کرد از او پاسداری میکند. اما تو که هستی که گردن جورج فلوید را میشکنی؟ آنها میلیونی آدم میکشند بعد یک نفر از ما که فوت کرد گفتند شما کشتید و به ما میگویند دیکتاتور. فجایع هیروشیما، عراق، گوانتانامو را ببینید اینها از فجایع آمریکاست. همه در سالن ارشاد دیدند که آن خانم افتاد و فوت کرد دوربین وجود دارد، اما بعد به ما میگویند حقوق بشر را له کردید.
وی گفت: واقعیت این است که جمهوری اسلامی صد در صد رو به پیشرفت است و ما در عرصه نظامی از رده پنجاه و سوم به رده پانزدهم رسیدیم. آنقدر توانایی و توانمندی داریم که به قدرتهای بزرگ دنیا اسلحه صادر میکنیم.
معاون هماهنگ کننده سپاه افزود: آمریکا در منطقه رو به افول است و تمام نظرها و ذهنیتهایی که داشته با شکست مواجه شده است. آمریکا میگوید حزب الله لبنان نباید باشد، اما هست. ۴۳ سال است که میگوید جمهوری اسلامی میرود، اما هست. میگوید حماس نباید باشد، اما هست. این یعنی آمریکا در منطقه قدرت خود را از دست داده است. عین الاسد را زدیم، اما نتوانست هیچ غلطی بکند دیدید از افغانستان به چه شکلی فرار کرد؟ آمریکا دائما از نظر سیاسی و نظامی و اقتصادی رو به افول است آنها روز به روز در حال سقوط هستند، اما ایران در حال صعود و پیشرفت است.
وی افزود: در این ماجرا حملات و جنگ روانی دشمن در بالاترین سطح بود، اما شکست خورد. در مبارزه با رژیم طاغوت بازاریان هفده ماه اعتصاب کردند و بازار را بستند، اما مغازهای را آتش نزدند آن زمان اعتصابها برای عشق به دین و اسلام بود و برای مبارزه با رژیم طاغوت بود و حالا این برنامههای اعتصاب چند روزه و آتش زدن آنان هم شکست خورد. باید به بازاریان آفرین و مرحبا گفت که با وجود تحریمها و فشارهای اقتصادی به توطئههای دشمن نه گفتند و با آنان همراهی نکردند.
منبع: خبرگزاری ایلنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: سردار نقدی اعتراضات ۱۴۰۱ گویند دیکتاتور رای مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۹۳۲۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرویز دهداری؛ دیکتاتور بود یا معلم اخلاق؟
همشهری آنلاین ، سعید مروتی: «پرویز خان» فیلم تحسین شده جشنواره چهل و دوم فجر که این روزها روی پرده سینماهاست، قرار است طلسم ناکامی درام های ورزشی سینمای ایران را بشکند. حضور موفق در جشنواره فجر و تایید منتقدان، مقدمه چنین ماموریتی است و حالا «پرویز خان» در اکران نوروزی روی پرده آمده است. فیلمی که قرار است برشی از زندگی و زمانه پرویز دهداری را نمایش دهد. آن هم برای تماشاگرانی که اغلبشان تصویر روشنی از سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال در ذهن ندارند و احتمالا خیلی هایشان اصلا دهداری را نمی شناسند.سازندگان «پرویز خان» به نیت ستایش از دهداری، کوشیده اند ۶ ماه پر التهاب از تاریخ فوتبال ایران را هم روایت کنند. از بازی های آسیایی ۸۶ سئول تا مسابقات مقدماتی المپیک ۸۸؛ از مهر تا اسفند ۶۵. دورانی که مهم ترین حاشیه های فوتبال ملی در دهه شصت را رقم خورد. فیلم به ماجرای استعفای ۱۴ بازیکن تیم ملی فوتبال پس از بازی های آسیایی ۸۶ سئول و یافتن بازیکنان گمنام و جوان توسط دهداری برای جایگزینی ستاره های صاحب نام می پردازد و قرار است چهره مردی را عینیت ببخشد که به عنوان معلم اخلاق شهره بود. بازیکن و کاپیتان سابق تیم ملی و باشگاه شاهین در دهه های سی و چهل ،اولین سرمربی پرسپولیس پس از حضور دسته جمعی بازیکنان تیم منحل شده شاهین در این تیم، سرمربی گارد و هما در دهه های چهل و پنجاه که با بازیکنان جوان فوتبال چشمگیری ارائه می داد و سرمربی تیم ملی در سال های ۶۵ تا ۶۷؛ مردی که شهره به ایستادگی بر سر اصول اخلاقی بود سال ۷۱ در ۵۷ سالگی از دنیا رفت.
درگیری با ستاره ها
دوستداران دهداری او را معلم اخلاق می نامیدند و منتقدانش از لجبازی هایش گفته اند.چه در سال های دور که با دکتر عباس اکرامی مدیر و موسس باشگاه شاهین به اختلاف خورد و چه در روزهای ملتهب بازی های آسیایی سئول که آبش با بزرگ ترهای تیم(پنجعلی، چنگیز ، حاجیلو و درخشان)به یک جوی نرفت. فیلم از همان سکانس افتتاحیه اش، تصویری از دهداری به نمایش می گذارد که بیشتر منطبق بر نظر منتقدان اوست. بازی های آسیایی ۸۶ سئول، بازیکن تیم ملی فوتبال که چند باری بازیکن حریف را دریبل می کند و سعید پورصمیمی در نقش پرویز دهداری با عتاب او را با وجود انجام هر سه تعویض تیم ملی، از زمین بیرون می کشد. ماجرای معروفی که البته هیچ ربطی به بازی های آسیایی سئول ندارد و در بازی ایران و نپال در چارچوب مسابقات مقدماتی جام ملت های ۸۸ رخ داده و ماجرایش بارها در این سال ها روایت شده است. وقتی تیم ملی ایران با هتریک کریم باوی از نپال پیش افتاده بود مرتضی کرمانی مقام چندین بار بازیکن مقابلش را دریبل می زند.دهداری به دستیارش رضا وطن خواه می گوید او را از زمین بیرون بکشد چون ممکن است خانواده بازیکن در حال تماشای بازی باشد و نباید او را این گونه تحقیر کرد.ماجرایی که در فیلم «پرویز خان»با میزانسن کارگردان، پرویز دهداری را بیشتر از اینکه معلم اخلاق نشان دهد، از او تصویر پیرمردی بی منطق و پرخاشگر می سازد. در ادامه، شاهد مسابقه ای دیگر هستیم که یکی از بازیکنان تیم ملی، از بازیکن هم تیمی اش که دهداری زدن ضربات ایستگاهی را به او محول کرده، می خواهد به جایش او ضربه کاشته را بزند. این بازآفرینی گل معروف ناصر محمدخانی به ژاپن است و ماجرای نکوهش او از سوی کادر فنی پس از پایان بازی .چون قرار بود ضربات ایستگاهی را حسین مسگرساروی ( و نه آن گونه که در فیلم گفته می شود، مرتضی فنونی زاده) بزند. البته کارگردان به نام هیچ کدام از ستاره های یاغی فوتبال ایران در آن تورنمنت اشاره نکرده و در حالی که همه شواهد نشان می دهد مهاجم پرسپولیس که بعد از بازی های آسیایی به تیم القطر می پیوندد، ناصر محمدخانی است از او به عنوان کامیاب یاد می کند و تعمدا از کنار نام محمد پنجعلی، عبدالعلی چنگیز، اصغر حاجیلو و حمید درخشان، که ظاهراً بانیان جمع آوری امضای استعفای بازیکنان تیم ملی بودند، عبور می کند و قبای لیدری بازیکنان یاغی تیم ملی را بر تن بازیکنی می کند که بی حاشیه ترین بازیکن جمعی بود که از حضور در تیم ملی کناره گیری کردند.
تنهایی پر هیاهو
روایت های به جا مانده از حاشیه های حضور تیم ملی فوتبال در بازی های آسیایی ۸۶ سئول نشان می دهد بیشتر مشکلات بازیکنان تیم نه با شخص دهداری که با دستیار او رضا وطنخواه بوده است. در فیلم اما کارگردان، همه چیز را به دهداری ربط می دهد و وطن خواه،تصویری محو و حاشیه ای بر عهده دارد تا فقط پرویز خان در فیلم دیده شود. همه این ها را شاید بشود به عنوان الزامات درام در فیلمی داستانی پذیرفت. مثل تصویری که فیلم از تنهایی دهداری و مخالفت اغلب مدیران وقت با او به نمایش می گذارد.(در فیلم جز سجادی رییس فدراسیون فوتبال، هیچ کس مدافع او نیست). به شرطی که فیلم این میزان اصرار به روایت تاریخی و ارجاع به رخدادهایی که در عالم واقعیت رخ داده نداشته باشد. مشکل اصلی «پرویز خان» اما نه قد و قامت کوتاه کریم باوی و عابدزاده اش است و نه حتی زدن اتهام خیانت به بازیکنانی که با دهداری به مشکل خورده بودند، مشکل اصلی فیلم ،تصویری است که از پرویز دهداری ساخته است و بازی سعید پورصمیمی هم نمی تواند پرویز خانی متقاعد کننده بسازد.آنچه فیلم از دهداری به نمایش می گذارد تصویر پیرمردی بی منطق و تندخو است رفتارهایش به هر چیزی شباهت دارد جز یک سرمربی فوتبال و «پرویز خان» ویران کننده ساحت اسطوره ای است که در این سال ها کوشیده شده از پرویز دهداری ساخته شود.
تصویر کاریکاتوری از مهم ترین دستاورد دهداری
آوردن بازیکنان جوان و گمنام به تیم ملی که برخی از آنها به ستاره های مهمی تبدیل شدند به عنوان مهم ترین دستاورد پرویز دهداری در سال های حضورش در تیم ملی، بخش قابل توجهی از فیلم را تشکیل می دهد. انتخاب نادر میراحمدیان بازیکن بانک ملی از یک بازی گل کوچک در کوچه، آوردن احمد عابدزاده از زمین خاکی با تصاویری اگزوتیک و جواد زرینچه بازیکن تیم ژاندارمری که با لباس سربازی دنبال توپ می دود و استفاده از علیرضا اسدی با این عنوان که تیم ملی نیاز به پزشک هم دارد، از مهم ترین دستاورد پرویز دهداری کاریکاتور می سازد.
توپ های بلند روی سر کریم باوی
مهم ترین اختلاف فنی بازیکنان با مربیان در بازی های آسیایی سئول، اصرار کادر فنی به روی آوردن به بازی هوایی و سانتر کردن برای سر زنی کریم باوی بود. تیمی که بهترین با محمدخانی و چنگیز و درخشان و شاهرخ بیانی و ابطحی خوش تکنیک ترین بازیکنان آسیا را در اختیار داشت، باید به قدرت سرزنی کریم باوی تکیه می کرد.این تصمیم کادر فنی تیم ملی که در مطبوعات ورزشی هم منتقدان جدی داشت در فیلم به صورت عکس نمایش داده شده است. به طوری که در فیلم ،پرویز دهداری اصرار بر بازی روی زمین دارد و تنها در انتهای فیلم تصمیمش را عوض می کند و از شاگردانش می خواهد رو به بازی هوایی بیاورند. تصویر گل دوم ایران به کویت که با شروع مجدد عابدزاده آغاز و با ضربه سر کریم باوی به سرانجام می رسد، با یک هلی شات، از معدود لحظات موفق فوتبالی فیلم است.«پرویز خان» با انبوهی از تصاویر ناموزون فوتبال، از این لحظات کم دارد.
منطبق با حال و هوای دهه شصت
فیلم درباره تنهایی پرویز دهداری است که یک تنه مقابل زیاده خواهی بازیکنان سرخابی می ایستد.ایستادگی مقابل بازیکن سالاری مشی مربی گری دهداری بود که پیش از انقلاب هم آن را به عنوان فلسفه مربی گری اش دنبال می کرد و به همین دلیل در اداره تیم های گارد و هما که باشگاه هایی کوچک با بازیکنان جوان بودند به توفیق رسید.در دهه شصت، مشی دهداری، کاملا منطبق با روح زمانه بود. مقابله با بازیکن سالاری در فوتبال مربوط به زمانه ای جلوی ستاره سالاری در سینما هم گرفته می شد. تقریباً در همان زمانی که محمدخانی و چنگیز و پنجعلی و درخشان از تیم ملی کنار رفتند، سعید راد و ایرج قادری ممنوع الکار شدند و جمشید آریا شد جمشید هاشم پور و تا سال ها اجازه نیافت با سر تراشیده جلوی دوربین برود. همه این ها محصول حال و هوای اجتماعی، فرهنگی دهه شصت بودند. روزگاری که مهدی اسداللهی در کیهان ورزشی مقالات طولانی در ستایش آماتوریسم در ورزش می نوشت و این جمله معروف پیِر دو کوبِرتَن بنیانگذار المپیک نوین را در پیشانی مطالبش قرار می داد:« هدف شرکت در مسابقات است، نه قهرمانی.» آنچه پرویز دهداری را از طوفان استعفای بهترین ستاره های فوتبال ایران نجات داد سیطره همین رویکرد در مدیریت چپ گرای وقت بود. تصویری که فیلم از آن روزگار می سازد اما کاملا عکس واقعیت است. به همین دلیل است که کارگردان در نهایت نمی تواند به این پرسش مهم پاسخی قانع کننده دهد که اگر همه، از هواداران پرسپولیس و استقلال تا نمایندگان مجلس و مدیران ورزشی، مخالف دهداری بودند او چگونه از سرمربی گری تیم ملی کنار گذاشته نشد؟ فیلمی که در جزییات تاریخی بی دقت است،در خلق شخصیت کاریزماتیک، به بیراهه می رود و در ساخت اتمسفر دهه شصت ناتوان می ماند،نمی تواند به انبوه تناقضاتی که به آنها دامن زده پاسخ دهد.
کد خبر 841034 منبع: همشهری آنلاین برچسبها ویژه ورزشی بازیگران سینما و تلویزیون ایران اكران نوروز